خب دوستان یه چیز بگم اگه دارید سفرنامه رو میخونید از قسمت اول شروع کنید. یکی از دوستام گفت که چرا از اخر به اول نوشتی گفتم رفیق اشتباه خوندی باید اول قسمت های قبل رو بخونی. ممنون
میگن یه سفرنامه خوب اونیه که خوننده رو ببره اونجا نه اینکه زیاد از اونجا تعریف کنی(کاری که من کردم).
خب بیاید بریم هرمز یه جزیره رنگا رنگ وسط خیلج فارس با جاذبه های طبیعی زیاد.
اولین جایی که بعد از پیاده شدن از شناور رفتم قلعه پرتغالی ها است. توصیه میکنم این مسیر اسکله تا قبلعه رو پیاده برید و از ساحل کناری لذت ببرید بعد که رسیدید اونجا میتونید تصمیم بگیرد دور جزیره رو با متور میرید یا پیاده.
اینم از قلعه راستی اونجا راهنما هم داره و براتون توضیح میده و میتونید ازش سوال بپرسید. بنظرم
خب نیست من تنها بودم اینجا و شیراز چند خانواده خاستن ازشون عکس بگیرم عکاسی خوب نیست ولی بنظرم عکس های قشنگی گرفتم.
خب این ماهی هم بیرون از قلعه تو بازار دیدم ماهی جالبی بود تا حالا تو واقعیت ندیده بودم ولی خب نپرسیدم ببینم قیمتش چنده.
بنظرتون خوشمزه است؟البته فکر نکنم خورده باشید ولی اگه برگردم شاید از این ماهی ها خوردم.
راستی بیرون قلعه بازاری بود چیزای زیادی میفروختن از جمله خاک.چرا گفتم خاک چون میگم اگه رفتید لطفا اصلا از این خاک ها نه بخرید نه بردارید البته من خودم برای تحقیق یکم اوردم ولی خب پشیمون شدم.
راستی فرمزی خاک(همونطور که حدس میزدم) بخاطر اهنه. راستی اگه فکر میکنید هرمز جزیره اتشفشنی است (بخاطر خاک و دره مجسمه ها و.)اشتباه میکنید (درست مثل خودم) هرمز از جزایر اهکیه و دره مجسمه ها هم بخاطر هوازدگیه .
بگذریم من میخواستم دور هرمز رو با پا گردم بخاطر همین راه افتادم خب یه چند کیلومتری که رفتم و فهمیدم راه طولانه و تازه شونم بخاطر کوله سنگین و پیاده روی زیاد تو شیراز درد میکرد تصمیم گرفتم برگردم یه متور بگریم. سوار متور شدم و من رو برد تا جنگل حرا ولی چون جزر و مد بود(نمیدونم کدومش) اب بالا اومده بود تا نصف جزیره بخاطر همین اونجا رو ول کردم رفتم به طرف ساحل محیط زیست که واقعا جای با حال و شگفت انگیزی بود بعد اینکه یکم راهنمایی از متور سواره گرفتم راه افتادم تو ساحل قدم بزنم بهتون توصیه میکنم چند ساعت اینجا بمونید. تو این سفر دو جا ارامش خاصی بهم داد یکی این ساحل محیط زیست یکی کوه کنار دروازه قران تو شیراز. و اگه خواستید شب تو هرمز کمپ بزنید بیاید اینجا راستی درمورد کمپم هرکجا کمپ بزنید تو هرمز مشکلی نیست راحت باشید خونه خودتونه.
تو ساحل سنگ های زیبا رو نگاه میکردم یه دو سه تا با خودم اوردم هم که دوباره بخاطرشون پشیمونم. بنظرم نباید این چیز ها رو جابه جا کنی سال ها زمان لازم تا یه همچین سنگ هایی دوباره درست بشه. تو ساحل یه بنده خدایی (اقا مصطفی)رو دیدم که رفت تو دریا شنا کنه و بخاطر همین منم به فکرم رسید برم یکم شنا کنم ولی خب یکم عجله داشتم و میترسیدم لباس هام خیس بشه بخاطر همین نرفتم البته کفش هام رو در اوردم و یکم رفتم تو اب چرخیدم حس ارامش عجیبی داشت(یکم جلوتر چیزهایی که درمورد دریا نوشتم براتون میگم)
بعد از یکم که کنار ساحل بودم دیگه میخواستم برگردم و برم جاهای دیگه هرمز رو ببینم که با اقا مصطفی اشنا شدم یکم باهم حرف زدیم و یه چند تا عکس ازم انداخت واو یه نکته که باید بگم اینه که با اینحال بک پکری سخته و ممکنه نتونید به خودتون برسید نتونید دوش بگیرید ولی خب سعی کنید مرتب باشد من وقتی عکس های خودم رو دیدم خیلی شرمنده شدم از اینکه انقدر نا مرتب بودم و لباس هام و کیفم و کتم پاره شده بود. شاید بخاطر همین بود که ماشین برام واینمی ایستاد (برای هیچهاک) پس توصیم اینه که تو سفر هاتون مرتب باشید.
خیلی دوست داشتم یه همسفر مثل اقا مصطفی داشته باشم چون 2 روز بود که کاملا تنها بودم ولی قسمت نشد همسفر بشیم ایشون و همسرشون رفتند کیش بعد که از هم جدا شدیم من تو اون سر بالایی که جاده قرمز بود به راه افتادم طرف راستتو نگاه میکردی کوه های رنگا رنگ و خاک های رنگا رنگ رو میدید.
عکس های بیشتر رو تو اینستاگرامم ببینید.
S-travel-lessons
ادامه دارد .
درباره این سایت