اینم از باغ جهان نما
بعد از اینجا رفتم دروازه قران وقتی رسیدم خیلی تعجب کردم که اینجا چطوری سیل اومده چون بلند بود و اون حجم اب یکدفعه از کجا اومده بود ؟
بگذریم اها یادم رفت بگم ازنستاگرام نصب کردم و بیشتر عکس ها رو اونجا میزارم چون اینجا مجبور عکس آپلود کنم و اذیت زیاد داره ولی عکس ها رو اونجا میزارم نگاه کنید.
برگردیم به دروازه قران جای باحالی بود و کنارش ارامگاه خاجوی کرمانی بود ولی من فقط به اون پایین اکتفا نکردم و از هر دو طرف دروازه قران بالا رفتم.
اینم از اون بالا
بنظرم تو این سفر 2 جا ارامش خاصی داشتی که یکیش همین بالا بود واقعا از این بالا شیراز خیلی جالب بود.
بعد از دروازه قران رفتم سعدیه و بعد از سعدیه رفتم باغ دلگشا که باغ بزرگ و جالبی بود و اونجا بود که خون گرمی شیرازی ها به داد بدن خستم رسید .
خیلی خسته بود از صبح پیاده رو کرده بودم و کولمم خیلی سنگین بود ولی اونجا یه اش دوغ بهم دادن که شبیه اش ماست ما (کردها) است ولی اش دوغ یکم ترش تره ولی یکم گیاه توش بود خوشم نیومد بعد که از باغ دلگشا اومدم بیرون ساعت رو نگاه کردم نزدیک ۶ بود تصمیم گرفتم برم مسجد نصیر الملک.
ادامه دارد . . .
درباره این سایت